دریغا
ای دریغا که همه مزرعه ی دل ها را
علف هرزه ی کین پوشانده است .
و همه مردم شهر
بانگ برداشته اند :
که چرا سیمان نیست .
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست .
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست......
ای دریغا که همه مزرعه ی دل ها را
علف هرزه ی کین پوشانده است .
و همه مردم شهر
بانگ برداشته اند :
که چرا سیمان نیست .
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست .
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست......